چگونه اعتماد سازی در سازمان رخ می‌دهد؟

به این سوالات فکر کنید:

 
  • شما پول خود را کجا سرمایه‌گذاری می‌کنید؟
  • مراقبت از فرزندتان را به چه کسی می‌سپارید؟
  • اتومبیل خود را برای تعمیر پیش کدام مکانیک می‌برید؟
  • در هنگام بیماری‌ِ خود یا عزیزان‌تان، به کدام پزشک مراجعه می‌کنید؟
  • غذای خود را از کدام رستوران تهیه می‌کنید؟

آن‌چه به‌طور معمول در پاسخ‌ها مشترک است، چیزی است از جنس «شناخت» و «اعتماد»، زیرا اعتماد بنیان و اساس هر ارتباط است!

این‌ مثال‌ها مصادیقِ لزوم اعتماد، در زندگی شخصی شما بود. حالا زندگی کاری خود را بررسی کنید! شما برای پیش بردن اهداف شغلی و پیشرفت سازمان و تیم خود، ترجیح می‌دهید با چه کسانی کار کنید؟ در این مقاله درباره اعتماد‌سازی در سازمان خواهیم گفت و مدل اعتماد بلانچارد (ABCD) را بررسی خواهیم کرد.

اعتماد؛ قدرتمندترین ابزار مدیریت راهبرانه

مدیریت نیروی انسانی، سخت‌ترین شغل دنیاست. زیرا انسان، موجودی بسیار پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی است. همسو کردن گروهی از افراد با دغدغه‌ها و نیازهای متفاوت، در راستای هدفی خاص و چشم‌اندازی ویژه، واقعا کار دشواری است. احترام و اعتماد اساسی‌ترین مولفه‌ها برای ساده کردن این کار دشوار است. پیشنهاد می‌کنم مقاله مدل RESPECT در دلبستگی سازمانی را بخوانید.

یک همکاری محترمانه و باکیفیت به وجود جو اعتماد بین مدیران و کارکنان وابسته است. طبق مدل Blanchard، الفبای اعتمادسازی در سازمان به این شکل تعریف می‌شود:

  • Able / Ability توانمندی
  • Believable / Believability قابل پیش‌بینی بودن
  • Connected / Connectedness پیوند و رابطه
  • Dependable / Dependability پایبندی

حتما شما هم معتقدید واژه‌ها کافی نیستند! اعتماد بر پایه عملکرد و رفتار افراد ساخته می‌شود. با شناختن عوامل فرساینده اعتماد، و رفتار بر اساس مولفه‌های سازنده، یک مدیر پیش‌رو می‌تواند محیط امنی درون سازمان به وجود آورد؛ اعتماد متقابل بین کارکنان را رشد دهد و از مزایای چنین جَوی بهره ببرد. در ادامه عوامل فرساینده اعتماد و همین‌طور رفتار بر اساس مولفه‌های سازنده را مطرح می‌کنیم.

دلایل بی‌‌اعتمادی درون سازمان چیست؟

حتما می‌دانید که اعتماد پایه و اساس یک رابطه‌ی انسانی خوب و سالم است. همین احساس اعتماد به افراد کمک می‌کند تا؛
نسبت به محیط کاری خود دلگرم باشند
با یکدیگر به خوبی کار کنند
نسبت به ریسک‌ها و تغییرات ناگهانی در محل کار، صبورتر باشند
خلاقیت‌های کاری خود را بروز دهند
در مواجهه شرایط جدید، افرادی گشوده و پذیرا باشند

اما واقعیت این است که طبق تحقیقات بلانچارد 82% افراد به صداقت رؤسای خود اعتماد ندارند و 45% کارمندان هم به مدیران خود اعتماد کمی دارند.

ببینیم چه عواملی باعث تخریب اعتماد درون سازمان می‌شود؟

  • زمانی که یک همکار یا مدیر اعتبار و ارزش بیشتری برای کار شخص دیگری قائل می‌شود (تبعیض)
  • زمانی که یک همکار یا مدیر، مسئولیت خودش را انجام نمی‌دهد
  • زمانی که یک همکار یا مدیر یک نگرش یا رفتار غیر منتظره و غیرمعقول از خود نشان می‌دهد
  • زمانی که یک همکار یا مدیر به تعهدات خود پایبند نیست
  • زمانی که یک همکار یا مدیر دروغ می‌گوید یا فریب‌کاری می‌کند
  • زمانی که یک همکار یا مدیر تمام جزئیات رفتار کارکنان را کنترل می‌کند (تجسس و پاییدن افراد)
  • زمانی که یک همکار یا مدیر شایعه‌پراکنی می‌کند
  • زمانی که یک همکار یا مدیر پنهان‌کاری می‌کند و مانع گردش آزاد اطلاعات در سازمان می‌شود
  • زمانی که یک مدیر نقش و کارآیی کارکنان خود را به حساب نمی‌آورد و به آن‌ها توجه نمی‌کند

اعتبار و شهرت، ذره ذره جمع می‌شوند؛ اعتماد هم همین‌طور است. در طول زمان به‌وجود می‌آید، اما با اشتباهات کوچک و بی‌دقتی‌ها خیلی زود خدشه‌دار می‌شود. در ادامه خواهیم گفت که چگونه از این سرمایه عظیم مراقبت کنیم و آن را گسترش دهیم.

اعتماد‌سازی در سازمان چگونه است؟

رفتارهای تخریب‌کننده‌ی اعتماد را بیان کردیم. برای اعتماد‌سازی در سازمان یا یک تیم، طبق مدل بلانچارد، ضروری است که بدانیم چه جزییات و مولفه‌هایی در رفتار روزانه ما در محیط کار اهمیت دارد. استمرار روی این رفتارها است که یک مدیر راهبر و آگاه را به نتیجه مطلوب خود می‌رساند.

 

 

  • توانمندی Ability

با نمایش توانمندی‌ها، هر فرد می‌تواند اعتماد دیگران را به خود جلب کند. از مدیران انتظار می‌رود که مهارت و خبرگی قابل‌توجهی داشته باشند؛ اگر این انتظارات برآورده نشود، کارکنان قادر به اعتماد به مدیران خود نخواهند بود. مدیران با نمایش شایستگی و تبحر، نه‌تنها الهام‌بخش کارکنان هستند بلکه فضایی برای رشد اعتماد در سازمان ایجاد می‌کنند. این امر یکی از پایه‌های کلیدی در تقویت دلبستگی سازمانی است. 

  • قابل پیش‌بینی بودن  Believability

هر مدیری که معیارهایش مشخص و واضح است و رفتار یکپارچه دارد (یعنی متناسب ارزش‌ها و اصولش رفتار می‌کند) نشان می‌دهد که انسانی صادق است. کارکنان به این گروه از مدیران اعتماد بیشتری دارند، برایشان احترام بیشتری قائلند و با کیفیت بیشتری برایشان کار می‌کنند. پیش بردن خط‌مشی و سیاست‌های سازمان، از وظایف مدیران است؛ مدیران قابل اعتماد، به خوبی از عهده این وظیفه برمی‌آیند و کارکنان را با خود همگام می‌کنند.

  • پیوند و رابطه Connectedness

وقتی که یک مدیر، ارتباط محترمانه و دوستانه‌ای با همکاران و کارکنان خود دارد، اشتیاق بیشتری نسبت به محل کار خود نشان می‌دهد. در این شرایط، مدیران بهتر می‌توانند «بشنوند»، مهارت‌های ارتباطی خود را به خوبی به کار می‌گیرند و در ساختن محیط کاری دلپذیر، مشارکت می‌کنند. این نگرش دلسوزانه توسط مدیران، می‌تواند روی کارکنان هم موثر باشد و همکاری مفید و خوشایندی را رقم بزند.پیشنهاد می‌کنم مقاله گوش دادن فعال را بخوانید!

  • قابل اعتماد بودن Dependability

به این معنا که کارکنان می‌توانند برای درخواست‌های معقول و به‌جای خود، روی حرف مدیران مربوطه حساب کنند. مدیری که بتواند به خوبی به قول‌هایی که به کارکنان داده پایبند باشد و به توافقات بینشان عمل کند، مورد احترام همیشگی کارکنان است. کارکنان و سایر همکاران، بیشترین توجه و احترام را برای این گروه از مدیران قائل هستند و برای خواسته‌هایشان بیشترین تلاش خود را خواهند کرد.


سخن پایانی:

  • آیا تا به حال برای‌تان پیش آمده که از اعتماد کردن به دیگران پشیمان شده باشید؟
  • آیا در موقعیتی قرار گرفته‌اید که دیگران از اعتماد به شما پشیمان شده باشند؟

پاسخ مثبت به این سوالات، مسلما پاسخ تلخی خواهد بود. تجربه‌های تلخ گذشته، اگر شمعی برای روشن کردن مسیر پیش رو نباشند، بی‌فایده خواهند بود. اما برای ساختن عمارتی محکم و ماندگار، شما می‌توانید قدم اول را بردارید!

با دید و نگرش جدید و با استفاده از مدل ساده‌ای که گفتیم، یعنی؛

  • نشان دادن توانمندی‌ها
  • قابل پیش‌بینی بودن
  • ایجاد پیوند و رابطه
  • قابل اعتماد بودن

می‌توانید عمارتی بر پایه اعتماد، در سازمان خود بنا کنید؛ سازمان‌تان، جایی است که شما بیشتر عمر مفید خود را در آن‌جا می‌گذرانید! وقتی جو اعتماد در سازمان حاکم می‌شود، مسلما شما احساس بهتری خواهید داشت؛ کیفیت روابط درون سازمانی بهتر خواهد ‌شد؛ همچنین کارآیی افراد و نیز بهره‌وری سازمان، بالاتر خواهد رفت.

  • حالا نوبت شماست!
  • شما چطور فکر می‌کنید؟
  • تجربه‌های کاری شما آیا موید مدل ABCD بلانچارد است؟
  • چه مواردی را در مورد اعتمادسازی در سازمان، می‌توانید به موارد بالا اضافه کنید؟

شما می‌توانید آنچه را که تجربه‌ی شخصی و مدیریتی شما در محیط کار بوده، در کامنت‌های همین پست بنویسید. حتما برای ما و سایر خوانندگان این مقاله جالب خواهد بود.

برای دریافت محتوای بیشتر و به‌روز، همسا را در لینکدین دنبال کنید.