وقتی کلمه دلبستگی (Engagement) در سازمان را میشنوید، چه مفهومی در ذهنتان تداعی میشود؟
به نظر شما ایجاد دلبستگی سازمانی، چه پیشنیازهایی لازم دارد؟
هزینههای ایجاد دلبستگی در سازمان چقدر است؟
منافع و اثرات وجود دلبستگی در سازمان چیست؟
و…
اگر شما هم سوالاتی از این دست در ذهن دارید، در ادامه این نوشتار با ما همراه باشید!
انگیزه افراد از انتخاب شغل چیست؟
انگیزه یک امر درونی و شخصی است. هر یک از افراد برای برآوردن بخشی از نیازهای خود، شغل خاصی را انتخاب میکنند. انگیزههای افراد میتواند بسیار متفاوت باشد. انگیزههایی مثل:
دستیابی به قدرت؛
رسیدن به رشد و پیشرفت؛
کسب درآمد؛
سرگرمی و کسب تجربههای جدید؛
ایجاد ارتباط و بودن در جمع؛
یافتن جایگاه اجتماعی خاص؛
تجربه آزادی عمل و خودمختاری؛
و…
حالا شما به عنوان یک مدیر، با این انگیزههای بسیار پراکنده و متفاوتِ اعضای سازمان یا تیمِ خود چه خواهید کرد؟!
راز اتحاد، در دلبستگی سازمانی است!
Engagement Enterprise یا دلبستگی در سازمان را میتوان بهمعنای اتحاد یا یکپارگچگی در نظر گرفت. ویژگی که با کمترین هزینه، بازدهی سازمان شما را به دو برابر خود میرساند. این ادعا طبق آماری است که موسسه گالوپ ارائه کرده.
تعامل و مشارکت فعالانه کارکنان شما با یکدیگر، با مشتریان و با کل سازمان؛
یا
احساس وفاداری نسبت به سازمان؛
تعاریف سادهی دیگری است که میتوان برای Engagement یا تعلق سازمانی در نظر گرفت.
شما بهعنوان یک مدیر توانمند و دوراندیش؛ عامل اصلی ایجاد این فرآیند، در سازمان خود هستید. شما میتوانید انگیزههای متفاوت کارکنان خود را، با اهداف سازمان همسو کنید. این یک حرکت استراتژیک است و بر اساس سرمایهگذاری روی اشخاص و روابط درون سازمانی بنا میشود.
پیش نیازهای دلبستگی در سازمان چیست؟
دلبستگی (Engagement) در بستر رابطه معنی پیدا میکند.
روابط در سازمان، بر محوریت سرمایه انسانی سازمان بنا میشود.
«احترام» شرط اساسی ایجاد دلبستگی سازمانی است. پیشنهاد میکنم مقاله مدل Respect در دلبستگی سازمانی را بخوانید!
ایجاد تعلق در سازمان، به مهارتهای مدیریتی شما احتیاج دارد!
مقاله تأثیر مدیریت راهبرانه در ایجاد دلبستگی سازمانی را بخوانید!
ایجاد دلبستگی سازمانی، به هزینهی چندانی نیاز ندارد!
مزایای ایجاد دلبستگی در سازمان چیست؟
- شکلگیری وفاداری و افزایش بهرهوری در سازمان
- افزایش اشتیاق و همبستگی در کارکنان نسبت به شغل و سازمان
- کاهش خطا، هدررفت انرژی و سرمایه
- افزایش تعهد و مسئولیتپذیری بین کارکنان
- بالا رفتن سطح اعتماد متقابل مدیران و کارکنان
- ایجاد احترام و شکلگیری روابط موثر و سازنده در سازمان
- افزایش سوددهی سازمان
- افزایش میزان رضایت مشتریان و…
در نتایج برخی تحقیقات دانشگاه هاروارد آمده: «سازمانهایی که دلبستگی بالایی بین کارکنان آنها وجود دارد، نسبت به سازمانهایی با میزان Engagement پایینتر، موفقیت 98 درصدی دارند.» این مسئله ارتباط مستقیم به رضایت شغلی کارکنان دارد.
سه گام ایجاد دلبستگی سازمانی
1. راهبری (Leadership)
وقتی از یارعلی پرسیدم: چی باعث میشه بهعنوان نگهبان جلوی در، انقدر به کارت اهمیت بدی و منظم سر کارت حاضر بشی؟ به لباس پوشیدنت دقت کنی؟ انقدر دقیق مراقب رفت و آمدها به شرکت باشی؟ و اتاق نگهبانی رو با گلدانهای کوچک و زیبا، تزیین کنی؟ پاسخ جالبی داد! گفت: “این مدیر جدید، خیلی آدم خوبی است. هر از گاهی که وقت دارد، جلوی اتاق نگهبانی میایسته و سلام و احوالپرسی گرمی میکنه. از حال و روز زندگی و بچههایم میپرسه! یک بار هم یک گلدان کوچک به من هدیه داد. مدیر جدیدمون خیلی آدم حسابیه”.
مهمترین رکن یک سازمان شمایید!
شما بهعنوان مدیر یا راهبر تیم و سازمان خود، عامل اصلی ایجاد تعهد و همسویی در بخشهای مختلف هستید. شیوه مدیریت شماست که به انگیزههای افراد جهت میدهد. حتما میپرسید چهکار میتوانید انجام دهید؟
پاسخ ساده است؛ طراحی یک استراتژی خلاقانه مبتنی بر توجه و احترام نسبت به افراد، مسئولیت شما بهعنوان مدیر و راهبر سازمان است. نتیجه چشمگیر آن، افزایش اشتیاق کارکنان و بالا رفتن سطح رضایت شغلی است؛ که باعث روند صعودی کارآیی و بهرهوری سازمان شما میشود.
2. ارتباطات (Communication)
حتما شما بهعنوان یک مدیر با تجربه، کارکنان بسیار حرفهای و متخصص اما چغر و بَد بدن! فراوان دیدهاید. افرادی که با تخصص و مهارت بالایی که دارند، از پس پیچیدهترین مشکلات بر میآیند ولی چون کنار آمدن با ویژگیهای اخلاقیشان بسیار دشوار است، در اکثر مواقع منجر به خداحافظی و قطع همکاری با آنان میشود!
اینجاست که بحث تعامل و ارتباطات موثر مطرح میشود. مدیران موفق، میدانند که ارتباطات درونسازمانی چقدر اهمیت دارد و برای همین کار، روشهای جذاب و خلاقانهای را انتخاب میکنند. تفویض اختیارات در چارچوب قوانین، آزادی عمل طبق قرارهای دقیق و تحت نظارت و همچنین گردش آزادِ اطلاعاتِ درون سازمان، به صورت منظم و شفاف، نمونههایی از همین روشها است.
مطمئن باشید این نوع از ارتباط، احساس مورد اعتماد بودن و اهمیت داشتن برای کارکنان به وجود میآورد.
واضح است که این تلاشها از سوی شما باعث افزایش تعهد و وفاداری کارکنان نسبت به سازمان میشود و در نهایت ارتباط با مشتریان خارج از سازمان هم، کیفیت بالاتری پیدا میکند.
3. مسئولیت پذیری (Accountability)
شما بهعنوان مدیر مجموعه، در دو قدم قبلی:
استراتژی کلی را طراحی کردید؛
شبکه ارتباطات درون سازمانی را با روشهای خلاقانه و مبتکرانه شکل دادید.
در این گام، شما با سطح اجرایی استراتژی ایجاد دلبستگی سازمانی سروکار دارید. در مرحله سوم چه باید کرد؟
پاسخ این است: اجرای مسئولانه پروتکلهای طرح و سنجشِ در لحظه!
شما بهتر میدانید که بدون سنجش یا Monitoring شرایط فعلی سازمان، معیاری برای افزایش سطح دلبستگی و وفاداری در یک مجموعه، وجود نخواهد داشت.
برای مثال: ممکن است شما تصور کنید گردشِ آزادِ اطلاعات درون سازمان، در تعاملات کارکنان و مشتریان موثر است؛ اما تا زمانی که شما شرایط فعلی را نسنجید، دیدی نسبت به میزان بهبود تعامل و مشارکت نخواهید داشت. در نتیجه هیچ بینشی در مورد اثربخشی این فضای باز تبادل اطلاعات به دست نخواهد آمد.
در زمینه شناسایی مشتریان وفادار و دلزده هم باز همین پیگیری و سنجش شرایطِ در لحظه، میتواند دید بهتری برای تعاملات موثر و کارآمد به شما بدهد. اینجاست که با اقدامی به موقع، شانس حفظ و ترمیم ارتباط با مشتریان دلسرد را افزایش میدهید.
اختیار با شماست!
یا شما به شیوه سنتی اداره سازمان را پیش میگیرید. شیوهای منفعلانه و ناکارآمد؛ و هر روز درگیر حل کردن مشکلات ریز و درشت افراد زیرمجموعه خود میشوید؛
یا بهعنوان مدیری کارآمد و پیشرو، سازمانی متعالی میسازید و با پیادهسازی سه گام فوق، افزایش بهرهوری و دلبستگی در سازمان را تضمین میکنید.
سخن آخر:
در این مقاله به سه گام موثر در ایجاد تعلق در سازمان پرداختیم:
آنچه در سطح راهبری باید برنامهریزی شود و استراتژیهای کلی سازمان از این مرحله به دست میآید؛
سپس در سطح روابط و تعاملات، برنامههای اجرایی و جزییات مشخص میشود.
در گام سوم، با اجرای مسئولانه طرح (پیگیری و سنجش در لحظه)، میزان اثربخشی اقدامات سنجیده شود.
برای تنظیم جلسه با تیم همسا، مشخصات خود را ثبت کنید.